کلیدهای بهشتی
کلیدهای بهشتی

کلیدهای بهشتی

مذهبی

حضرت با جن سخن مى گفتند

حکیمه دختر امام کاظم (علیه السلام) مى گوید: برادرم حضرت رضا (علیه السلام) را دیدم در انبار هیزم ایستاده و آهسته سخن مى گوید، من کسى را در آنجا غیر از حضرت رضا (علیه السلام) نمى دیدم، تا اینکه به آن حضرت عرض کردم: ((با چه کسى گفتگو مى کردى؟)).
امام رضا (علیه السلام) فرمود: این شخص عامر زهرانى ((از بزرگان جن)) است، نزد من آمده، و سؤال مى کند و از بعضى شکایت مى نماید.  ادامه مطلب ...

آبى که به دست حضرت مى رسد طلا مى شود

یکى از اصحاب حضرت رضا (علیه السلام) مى گوید: پول بسیارى به حضور آن حضرت بردم، ولى آن حضرت، شادمان نشد، من غمگین شدم و با خود گفتم: ((چنان پولى نزد آن حضرت مى برم، ولى حضرت شادمان نمى شود)).
امام رضا (علیه السلام) در این هنگام ((که احساس کرد من چرا غمگین هستم)) به غلامش فرمود: ((آفتابه و لگن را بیاور)) خود آن حضرت روى تخت نشست، و به غلام فرمود: آب بریز.  ادامه مطلب ...

حضرت فرمود: خداوند دعایت را به استجابت رسانید

عبدالله بن مغیره عراقى مى گوید: من به مذهب ((واقفیه)) اعتماد داشتم. ((ومى گفتم بعد از امام هفتم (علیه السلام) امامى نیست)) براى انجام مراسم حج به مکه رفتم در آنجا در مورد مذهبم شک و تردید نمودم، کنار کعبهخودم را به ملتزم ((دیوار مقابل در خانه کعبه)) چسباندم و گفتم: ((خدایا! تو خواسته مرا مى دانى، مرا به بهترین دین ها ارشاد و((راهنمائى)) فرما)).
همان جا به قبلم افتاد که حضور امام رضا (علیه السلام) بروم به مدینه رفتم و به در خانه حضرت شتافتم و به خادم گفتم: ((به مولایت بگو یک مرد عراقى در خانه آمده است)).
همان لحظه صداى امام رضا (علیه السلام) را از داخل خانه شنیدم که ((اى عبدالله بن مغیره! وارد خانه شو)).وارد خانه شدم، هنگامى که آن حضرت به چهره من نگاه کرد، فرمود: ((خداوند دعایت را به استجابت رسانید و تو را به دین خود هدایت نمودم)) ادامه مطلب ...

حضرت او را در حمام شفا دادند

نوشته اند وقتى که امام رضا (علیه السلام) وارد بغداد شدند به رجبعلى سرپرست حمام فرمودند: قصد دارم در گرمابه داخل شوم.
سرپرست حمام دستور داد حمام را تمیز و قرق کنند، ناگاه مرد مبروص ‍ ((مرض پیسى)) به سرپرست حمام گفت این 50 درهم را بگیر و اجازه بده در زاویه اى از حمام مخفى شوم تا شاید بتوانم خدمت حضرت برسم و شفا درخواست کنم او قبول نمود و چون آن سرور در حمام داخل شد فورا بیمار خود را به حضرت رسانید و عرض کرد: اى فرزند رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) به من توجهى فرما.  ادامه مطلب ...

بطور معجزه آسا حضرت جواب پرسش ها را (پاسخ داده اند

شخصى که به امامت على بن موسى الرضا (علیه السلام) مشکوک بود و فقطامامت امام هفته (علیه السلام)را قبول داشت گفت:
چند طومار از مطالب مشکل را نوشتم و خدمت حضرت رضا (علیه السلام) آمدم و به غلام حضرت گفتم: براى من اجازه ورود درخواست کن که مسائل مشکله اى مى خواهم از حضرت پرسش کنم. نگهبان رفت و برگشت و گفت:
مولایم فرموده: پاسخ همه مسائل تو را نوشتم.
آن شخص گفت: در شگفت شدم و آنها را باز کردم، دیدم بطور معجزه آسا حضرت همه پرسش ها را پاسخ داده اند.