ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
از اصمعى غلام حضرت زین العابدین (علیه السلام) نقل شده است: شبى در ((مسجد الحرام)) صداى ناله جانگذارى به گوشم رسید.
نزدیک در ((حجر اسماعیل)) رفتم در آنجا آقائى را دیدم که پرده کعبه را چنگ زده و راز و نیاز مى کرد.
او فرمود: ((اى کسى که در تاریکى ها دعاى بیچارگان را پاسخ مى فرمائى، میهمانان تو اطراف خانه ات خوابیده اند، اما تنها تو اى خداى قیوم ، هرگز نمى خوابى...))صدایش گرفت و گوئى لبانش دیگر قادر به تکلم نشد، روى زمین افتاد و چند لحظه بى حرکت ماند.
پس از مدتى باز دوباره برخواست و به مناجات خویش ادامه داد: ((خدایا! کیست از من مقصرتر؟ کیست از من روسیاه تر؟ خدایا آیا آخر مرا به آتش مى سوزانى؟ پس امید به تو چه مى شود؟ خوف من چه مى شود؟ تو خودت وعده دادى هرکس امید به تو دارد نا امیدش نمى کنى، من امید وارم تو مرا بیامرزى، آمرزش تو مورد رجاء و امید من است.
پس از آخرین جمله، دیگر صدائى نیامده جلو رفتم دیدم مولایم امام سجاد (علیه السلام) است.
سر حضرت را به دامن گرفتم، با دیدن حال حضرت، اشک از چشمانم جارى شد.
اشکم بر رخسار نورانى حضرت ریخت و ایشان چشم باز کرد و فرمود: ((کیستى؟)) گفتم: ((اصمعى)) غلام شما هستم.
آقا جان، شما چرا با این پاکى و عصمت و طهارت چنین ناله سر مى دهید، آقا، شفاعت از آن جد شما پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) و از آن خاندان شما است، مگر نه این است که آیه تطهیر در شان شما نازل شده است، دیگر چرا چنین اظهار ندامت مى نمائید؟)) امام (علیه السلام) فرمود: آیا مگر نمى دانى خدا بهشت را آفریده است براى هرکس که بندگى کند، هر که تقوى داشته باشد رستگار است، هر چند غلام سیاه باشد و جهنم را آفریده است براى هر کس که گناه کند، هر چند سید قریشى و از شریفترین مردم روى زمین مى باشد...)) حضرت فرمود: ((آیا مگر نمى دانى خدا بهشت را آفریده است براى هرکسى که بندگى کند، هر که تقوى داشته باشد رستگار است، هر چند غلام سیاهى باشد و جهنم را آفریده براى هر کسى که گناه کند، هر چند سید قریشى و از شریفترین مردم روى زمین باشد...)) حضرت بدین وسیله به غلامش گوش زد کرد که هر کس متقى تر باشد، خود را در برابر خداوند کوچکتر مى پندارد، هم چنین سر مشقى براى غلامش تعیین فرمود که نباید به خانواده و قبیله و منصب متکى بود.