این دعا را در حق او کرد

عمر و بن حمق از اصحاب پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) و از یاران شجاع و مخلص على (علیه السلام) بود که سرانجام توسط دژخیمان معاویه دستگیر شد، و در حصن موصل زندانى گردید، سرش را بریدند و نزد معاویه هدیه بردند.  
او هنگام جوانى براى پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) آب برد، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) آن را آشامید و سپس این دعا را در حق او کرد: اللهم امته بشبابهخدایا او را از جوانى بهرمند کن.
این دعا آنچنان در حق او به استجابت رسید، که هشتاد سال از عمرش ‍ گذشت در عین حال موى سفید در سر و صورت او دیده نشد.
او روزى به حضور امام على (علیه السلام) آمد، امام دید چهره او زرد شده پرسید: این زردى چیست؟ او عرض کرد: بر اثر بیمارى است که به آن مبتلا شده ام.
امام على (علیه السلام) به او فرمود: ما از خوشحالى شما خوشحالیم، و هنگام اندوه شما غمگین هستیم، و براى بیمارى شما بیمار مى شویم و براى شما دعا مى کنیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.