شیطان متوسل به على (علیه السلام)

مؤمنى شیطان را در وسط دریا دید سرش را بالا کرده مى گوید: الهم بحق على بن ابى طالب (علیه السلام) مرا عذاب نکن، او مى گوید من ایستادم بالاخره خبر در جلد چهاردهم بحار است.
عین جریان را آورد: براى امام صادق (علیه السلام) تعریف کرد و گفت آقا: من به او گفتم، آخر تو چکار دارى با على (علیه السلام)؟ شیطان و دست به دامن على شدن گفت 6هزارسال قبل از خلقت آدم من در عالم اعلاءدر بین ملائکه بودم اطلاعاتم چنین و چنان است و از همان اول تا الان در تمام عوالم وجود من اطلاع دارم تنها کسى که محبوب و عزیز و نزد خدا آبرومند است على بن ابى طالب است، من میدانم که هر کس خدا را خدا را به حق او قسم بدهم به على بن ابى طالب.  
اما نکته اى فرمود: حاصل روایت شریفه این استکه فرمود: بزبان بود ولى به دل نبود لذا شیطان بهره اى از على نمى برد، به زبان مى گفت وگرنه آن خضوعى که داشته باشد ندارد، اگر در شیطان خضوعى بود براى آدم سجده مى کرد و بالاخره کلمه درستى گفته است. بقیه حدیث جالب و شنیدنى است.
آن مرد مى گوید به شیطان گفتم: آى ابلیس تو معلم ملائکه بوده اى اطلاعاتت که گفتى چنین و چنان است نصیحتى به من کن از دانش هایت اندرزى به من بده.
شیطان گفت: یک کلمه اى براى آخرتت مى گویم: اما براى دنیا! اگر مى خواهى زندگى به تو خوش بگذرت قناعت پیشه کن اما براى آخرتت، براى ساعت مرگ، سراریزى قبر، سرازقبر در آوردن، برزخ، محشر، صراط، میزان همه جا حب على بن ابى طالب (علیه السلام) را ذخیره داشته باشى، علو على با تو و یار تو باشد این علاقه و محبت را همراه ببرى تکیه ات على باشد امنیت خواهى داشت.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.