شروع به انفجار کرد

در جنگ تحمیلى ایران و عراق، یکى از رزمندگان دلاور نیروى جمهورى اسلامى ایران نقل مى کرد:
در عملیات رمضان که در سال 22/4/1361 شمسى در جنوب کشور با رمز ((یا صاحب الزمان ادرکنى)) شروع شد و به پیروزى سپاه اسلام پایان یافت، تیرماه بود و هوا بسیار گرم بود و من با جمعى از رزمندگان عزیز کنار یک کانال ماهیگیرى آماده براى پدافند و حفظ و حراست بودیم، عده اى از ارتشیان اسلام در ده مترى پشت سر ما در سایه تانک قرار داشتند.  
خط مقدم جبهه بود و هر لحظه احساس خطر مى کردیم. ناگهان خمپاره اى از سوى دشمن آمد و به آن تانک خورد. تانک آتش گرفت ولى مهمات درون آن منفجر نشد.ارتشیانى که در آنجا بودند سریع کنار رفتند و آسیبى به آنها نرسید.
در این بین دیدم، یک سرباز ارتشى بر اثر موج گرفتگى در کنار تانک مانده است و هر لحظه خطر انفجار تانک او را تهدید مى کند و هرچه فریاد مى زدیم از تانک دور شو، او نمى فهمید. ما براى نجات او دعا کردیم ؛ سرانجام من با فریاد الله اکبر و ((یا مهدى ادرکنى)) به سوى سرباز موج گرفته پریدم و او را به کنار کشیدم. بعدا رزمندگان دیگر آمدند و کمک نموده و آن سرباز را به ده مترى تانک بردیم.
در این لحظه مهمات تانک شروع به انفجار کرد. ناگهان آخرین انفجار آن با صداى مهیب انجام شد. ترکشهاى آن انفجار از بالاى سر ما رد مى شدند و در تنگاتنگ هدف آن ترکشها قرار گرفته بودیم ولى به خواست خدا و امدادهاى غیبى او هیچ گونه آسیبى به ما ((که جمعى بودیم)) وارد نگردید.
آرى خداوند متعال در جبهه هاى نور، با امدادهایش، بسیار شده که رزمندگان را یارى و حفظ نموده است و اینها نشانه پیروزى سریع و نهائى نیروهاى اسلام خواهد بود.انشاء الله.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.