اجراى حد شرابخوار توسط حضرت على (علیه السلام)

ولید بن عقبه که برادر مادرى عثمان بود توسط عثمان حاکم و استاندار کوفه شد. ولید به واسطه شرابخوارى و میگسارى ، صبح هنگام با حالت مستى در مسجد جامع کوفه آمد و طبق معمول با مردم نماز جماعت گذارد. در اثناى نماز بناى بدمستى نهاد و اشعار عاشقانه خواند و چون به حال خود نبود به جاى دو رکعت ، چهار رکعت نماز صبح را مى خواند. سپس رو به جماعت پشت سر خود کرد و گفت : امروز نشاط خوبى دارم اگر بخواهید مى توانم زیادتر هم بخوانم !.  
ولید استفراغ کرد و سپس بیهوش به زمین افتاد جمعى از حاضران که ناظر اوضاع بودند انگشتر استاندار مست را از دستش خارج کردند. یکى از این چند نفر جندب بن زهیر بود که وقتى به عثمان قضیه را گفت : عثمان او را با تازیانه زد، آنها نزد عایشه رفتند و بى اعتنایى عثمان را به حرکت زشت ولید عنوان کردند، آنگاه خدمت امام على (علیه السلام) رفتند.
امام على (علیه السلام) نزد عثمان آمد و فرمود: اجراى حکم الهى را درباره تبهکاران تعطیل نمودى و افرادى را که شهادت به فسق برادرت ولید دادند، کتک زدى و احکام خدا را دگرگون ساختى با اینکه عمر بن خطاب به تو دستور داد که مردان بنى امیه و خصوصا اولاد ابى محیط را بر گردن مردم مسلط مکن ! چرا این فاسق را بر سر مردم مسلط کردى ؟!
عثمان پرسید: اکنون نظر شما چیست و چه باید کرد؟
حضرت فرمود: باید فورا ولید را از حکومت کوفه معزول نمایى و دیگر هیچ کارى به وى محول نکنى ، سپس شهود را احضار کن اگر گواهى آنها از روى گمان و دشمنى نبود باید حد شرابخوار را درباره ولید بن عقبه جارى نمایى .
عثمان ، سعید بن عاص را استاندار کوفه کرد: ولید وقتى وارد مدینه شد نزد عثمان رسید، عثمان ولید را خواست و لباس فاخرى (به جاى لباس ‍ محکومین ) به وى پوشانید و با کمال عزت او را در اتاقى نشانید آنگاه اعلام کرد هر کس که مى خواهد برود و او را حد بزند!
هر کس براى حد زدن او مى رفت ولید او را به یاد خویشاوندى خود با خلیفه مى انداخت و مى گفت : دست از من بردار و خلیفه را نسبت به خود خشمگین مساز، و او هم خوددارى مى نمود.
در این هنگام که على (علیه السلام) این صحنه سازى خلیفه را دید، سخت خشمگین شد و تازیانه به دست گرفت و در حالى که فرزند بزرگش امام حسن (علیه السلام) نیز در خدمتش بود وارد اتاق شد.
ولید باز همان سخنانى که به دیگران گفته بود و آنها را فریب داده بود مرعوب کرده بود را به زبان آورد.
امام على (علیه السلام) فرمود: ساکت باش ! بنى اسرائیل چون اجراى حدود الهى را تعطیل نمودند نابود شد اگر من هم به خاطر خویشاوندى تو با خلیفه از اجراى حدود الهى صرف نظر کنم مؤمن نیستم .
ولید که دید حضرت مصمم است که او را حد بزند برخاست تا از جنگ حضرت فرار کند ولى حضرت او را گرفت و به زمین کوبید. آنگاه با تازیانه اى که دو شاخه داشت ولید را به زیر ضربات محکم و پى در پى خود گرفت و هشتاد تازیانه به او زد.
عثمان که هیچ انتظار به زمین زدن برادرش ، آن هم در حضور او را نداشت گفت : یا على ! تو حق ندارى که با ولید این طور رفتار کنى !
حضرت فرمود: ولید شراب خورده و مرتکب فسق گردیده و مانع شده که حکم خدا جارى شود او شایسته کیفرى بیش از این است که دیدى (77).

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.