سرانجام قطع رحم

اسماعیل از فرزندان امام صادق (علیه السلام) از مردان نیک و وارسته بود به گونه اى که مردم گمان مى کردند، امام بعد از امام صادق (علیه السلام ) اسماعیل است و هم اکنون نیز فرقه اسماعیلیه همین عقیده را دارند.  
به هر حال اسماعیل در زمان حضرت صادق (علیه السلام) از دنیا رفت ، او با آن همه پاکى ، پسرى داشت به نام محمد که موجب شهادت عمویش اما موسى ابن جعفر (علیه السلام) گردید به این ترتیب که : مى خواست از مدینه به سوى عراق برود، از عمویش امام موسى کاظم (علیه السلام) اجازه سفر گرفت و نیز هنگام حرکت از عمویش تقاضاى وصیت و موعظه کرد.
امام کاظم (علیه السلام) به او فرمود: اوصیک ان تتقى الله فى دمى به تو سفارش مى کنم که در مورد حفظ خون من تقواى الهى را رعایت کنى . محمد بن اسماعیل عرض کرد: خدا لعنت کند کسى که در مورد خون تو سعایت ((از خلیفه )) کند و او را براى ریختن خون تو وا دارد.
باز عرض کرد: اى عمو! مرا توصیه و موعظه کن ، امام باز همان جمله را فرمود. سپس امام (علیه السلام) کیسه اى که در آن 150 دینار پول بود به او داد، محمد آن را گرفت ، بار دیگر امام کیسه اى دیگر که محتوى 150 دینار بود به او داد و او پذیرفت . براى بار سوم نیز این مقدار به او داد، سپس ‍ دستور داد همیانى که 1500 درهم پول در آن بود به او دادند...
روایت کننده گوید: به امام عرض کردم : بسیار به محمد بن اسماعیل پول دادى ! فرمود: تا این بخششها تاءکیدى باشد بر اتمام حجت من بر او که من صله رحم مى کنم و او قطع رحم .
محمد بن اسماعیل به سوى عراق مسافرت کرد و در بغداد نزد هارون الرشید رسید و در مورد عمویش امام کاظم (علیه السلام) سعایت کرد و گفت : عمویم ادعاى خلافت مى کند و براى او مالیات مى آورند (و به این ترتیب هارون را بر قتل امام تحریک کرد).
هارون دستور داد صد هزار درهم به او دادند، اما او بر اثر این نمک نشناسى و قطع رحم ، مهلت نیافت که آن پول ها را خرج زندگى کند و همان شبى که چند ساعت قبل از آن ، از هارون پول گرفته بود، اجلش فرا رسید و مرد. و این گونه فرزند اسماعیل و نوه امام و برادرزاده امام فریب دنیا را خورد و رسواى دو جهان شد این مرگ ذلت بار، مکافات عمل او در دنیا بود و واى به حال او در آخرت .
به قول نظامى :

به چشم خویش دیدم در گذرگاهکه زد بر جان مورى مرغکى راه
هنوز از صید، منقارش نپرداختکه مرغ دیگر آمد کار او ساخت
چو بدکردى مباش ایمن ز آفاتکه واجب شد، طبیعت را مکافات
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.