مرگ جوان بى ادب

سعید بن سهل بصرى گوید: براى جشن یکى از فرزندان خلیفه وقت ، مردم را به شام دعوت کرده بودند و امام هادى (علیه السلام) نیز دعوت شده بود (او ناگزیر مى بایست شرکت کند).  
وقتى که امام هادى (علیه السلام) وارد مسجد شد، همه به احترام او خاموش شدند، فقط در مجلس یک جوان بى ادبى بود که احترام نکرد و پرحرفى مى کرد و بلند مى خندید (خنده مسخره آمیز، و شاید او مزدورى بوده که مى خواسته به امام توهین کند).
امام هادى (علیه السلام) به او فرمود: ((این چه خنده است که در آن غوطه ور شده اى ؟ و از یاد خدا غافل مانده اى با این که سه روز دیگر با اهل قبور هستى ؟
او همانجا جا خورد و دیگر سخنى نگفت و همان گونه که امام فرمود همان شد، و او پس از سه روز از دنیا رفت (63).

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.