اَلصَّدَقَةُ بِعَشرَةٍ وَ القَرضُ بِثَمانِیَةَ عَشرَ وَ صِلَةُ الاِخوانِ بِعِشرینَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِاَربَعَةٍ وَ عِشرینَ؛
صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران [دینى]، بیست حسنه و صله رحم، بیست و چهار حسنه دارد.
کافى(ط-الاسلامیه) ج4، ص10
لَا خَیْرَ فِیمَنْ لَا یُحِبُّ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ حَلَالٍ فَیَکُفَّ بِهِ وَجْهَهُ وَ یَقْضِیَ بِهِ دَیْنَه
خیرى در آن کس نیست که دوست ندارد از راه حلال مالى بدست آورد که آبرویش را حفظ و قرضش را با آن ادا نماید.
من لا یحضره الفقیه ج3، ص 166 ، ح3615
مَنْ أَخَذَ أَمْوالَ النّاسِ یُریدُ أَداءَها أَدَّى اللّهُ عَنْهُ وَ مَنْ أَخَذَها یُریدُ إِتْلافَها اَتْلَفَهُ اللّهُ؛
هر کس اموال مردم را بگیرد و قصد پرداخت آن را داشته باشد خداوند آن را بپردازد (او را یارى مى کند) و هر کس اموال مردم را بگیرد و قصد تلف کردن داشته باشد خداوند آن را تلف کند.
نهج الفصاحه ص762 ، ح 2979
إِنَّ اللّهَ تَعالى مَعَ الدّائِنِ حَتّى یَقْضىَ دَیْنَهُ مالَمْ یَکُنْ دَیْنُهُ فیما یَکْرَهُ اللّهُ؛
خداوند یار قرضدار است تا قرض خود را بپردازد بهشرط آنکه قرض وى بر خلاف رضاى خدا نباشد.
نهج الفصاحه ص303، ح 733 {شبیه این حدیث در بحارالانوار(ط-بیروت) ج100 ، ص143 ، ح14 }
مَنْ أَقْرَضَ مَلْهوفا فَأَحْسَنَ طِلْبَتَهُ اسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ وَ أَعْطاهُ اللّه بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَلْفَ قِنْطارٍ مِنَ الْجَنَّةِ؛
هر کس به گرفتار و درمانده اى قرض بدهد و در پس گرفتن آن خوشرفتارى کند [گناهانش پاک شده] اعمالش را دوباره شروع مى کند و خداوند در برابر هر درهم، هزار قنطار (ثروتى فراوان) در بهشت به او عطا کند.
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص 289
مَنِ احْتاجَ إِلَیْهِ أَخوهُ الْمُسْلِمُ فى قَرْضٍ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ فَلَمْ یَفْعَلْ حَرَّمَ اللّه عَلَیْهِ ریحَ الْجَنَّةِ؛
کسى که برادر مسلمانش در قرضى به او نیاز پیدا کند و او بتواند قرض بدهد و چنین نکند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى کند.
امالى (صدوق) ص 430 - من لا یحضر الفقیه ج4 ، ص15
کَما لا یَحِلُ لِغَریمِکَ أَنْ یَمْطُلَکَ و َهُوَ مُؤْسِر ٌفَکَذلِکَ لا یَحِلُّ لَکَ أَنْ تَعْسِرَهُ إِذا عَلِمْتَ أَنَّهُ مُعْسِرٌ؛
همانطور که براى آن کسى که از تو قرض گرفته جایز نیست که اداء آن را به تأخیر بیندازد، پس براى تو هم جایز نخواهد بود که با این که مى دانى او تنگدست است از او مطالبه کنى.
تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) ج6، ص 193 ، ح418 - مجموعه ورام ج2 ، ص265
اِعْلَمْ أَنَّه مَنِ اسْتَدانَ دَیْنا وَ نَوى قَضاءَهُ، فَهُوَ فى أَمانِ اللّه حَتّى یَقْضیَهُ، فَإنْ لَمْ یَنْوِ قَضاءَهُ فَهُوَ سارِقٌ؛
کسى که قرض بگیرد در صورتى که تصمیم داشته باشد آن را پس دهد در امان خداست تا آن را اداء کند ولى اگر تصمیم نداشته باشد آن را به صاحبش برگرداند، دزد محسوب مى شود.
فقه الرضا ص 268
مَنْ أَرادَ ان تُسْتَجابُ دَعْوَتُهُ و َأَنْ تُکْشَفَ کُرْبَتُهُ فَلْیُفَرِّجْ عَنْ مُعْسِرٍ؛
هر کس مى خواهد دعایش مستجاب و اندوهش برطرف شود، به تنگدست مهلت دهد.
نهج الفصاحه ص759 ، ح2961
أَقِلَّ مِنَ الدَّیْنِ تَعِشْ حُرّا؛
قرض کمتر گیر تا آزاد باشى.
لاِنْ اُقْرِضَ قَرْضا اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اَصِلَ بِمِثْلِهِ؛
مالى را قرض بدهم، بیشتر دوست دارم تا آن را ببخشم.
بحارالانور(ط-بیروت) ج 100، ص 139، ح 5
عَنْ اَبى موسى، قالَ: قُلْتُ لاَبى عَبْدِاللّه علیه السلام : جُعِلْتُ فِداکَ یَسْتَقْرِضُ الرَّجُلُ وَ یَحِجُّ؟ قالَ: نَعَمْ، قُلْتُ: یَسْتَقْرِضُ وَ یَتَزَوَّجُ؟ قالَ: نَعَمْ، اِنَّهُ یَنْتَظِرُ رِزْقَ اللّه غُدْوَةً وَ عَشیَّةً؛
ابو موسى مى گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم، آیا مرد، مى تواند قرض بگیرد و حج برود؟ فرمودند: بله، عرض کردم: آیا مى تواند قرض بگیرد و ازدواج کند؟ فرمودند: بله، قرض کند و ازدواج نماید و شب و روز منتظر روزى خدا باشد.
من لا یحضر الفقیه ج3 ، ص182 و ص183 ،ح3685
فَاِنْ اَعْطاهُ اَکْثَرَ مِمّا اَخَذَهُ بلا شَرْطٍ بَیْنَهُما فَهُوَ مُباحٌ لَهُ، وَ لَیْسَ لَهُ عِنْدَ اللّه ثَوابٌ فیما اَقْرَضَهُ؛
اگر قرض گیرنده بدون قرار قبلى، سودى به قرض دهنده بدهد مُباح است، ولى آن قرض دهنده پاداشى از خدا نخواهد گرفت.
وسایل الشیعه ج18 ، ص161 ، ح23389 {شبیه این حدیث در تفسیر القمی ج 2 ، ص159 - بحارالانوار(ط-بیروت) ج 100، ص 157، ح 1}
وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَکَ فى حالِ غِناکَ لِیَجْعَلَ قَضاءَهُ لَکَ فى یَوْمِ عُسْرَتِکَ؛
غنیمت بدان کسى را که در زمان توانگریت از تو قرض بخواهد تا در روز تنگدستى ات (قیامت) بپردازد.
نهج البلاغه، از نامه 31
اَلدَّیْنُ دَیْنانِ: فَمَنْ ماتَ وَ هُوَ یَنْوى قَضاءَهُ فَاَنَا وَلیُّهُ وَ مَنْ ماتَ و َلا یَنْوى قَضاءَهُ فَذاکَ الَّذى یُؤْخَذُ مِنْ حَسَناتِهِ لَیْسَ یَوْمَئِذ ٍدینار ٌو َلا دِرْهَمٌ؛
قرض بر دو نوع است: هر کس از دنیا برود و قصد داشته باشد که قرض خود را بپردازد من سرپرست او خواهم بود و هر کس از دنیا برود و قصد داشته باشد که قرض خود را نپردازد، در مقابل آن از اعمال نیک او بر مى دارند، زیرا در آن روز دینار و درهمى نیست.
نهج الفصاحه ص490، ح 1609
اِیّاکُمْ وَ الدَّیْنَ فَاِنَّهُ مَذَلَّةٌ بِالنَّهارِ، وَ مَهَمَّةٌ بِاللَّیلِ وَ قَضاءٌ فِى الدُّنْیا وَ قَضاءٌ فِى الآْخِرَةِ؛
زیر بار بدهى نروید زیرا بدهکارى خوارى روز و اندوه شب است و در دنیا و آخرت باز پرداختى دارد.
کافى(ط-الاسلامیه) ج 5، ص 95، ح 11
کَثْرَةُ الدَّیْنِ تُصَیِّرُ الصّادِقَ کاذِبا وَ المُنْجِزَ مُخْلِفا؛
بدهى بسیار، راستگو را دروغگو و خوش قول را بدقول مى گرداند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص362 ، ح8214
اَلدَّیْنُ رِقٌّ فَلا تَبْذُلْ رِقَّکَ لِمَنْ لا یَعْرِفُ حَقَّکَ؛
بدهى (نوعى) بندگى است، پس زمام اختیار خود را به کسى که حق تو را نمى شناسد مسپار (کنایه از این است که از هر کس قرض نگیر).
شرح نهج البلاغه (ابن ابى الحدید)ج20،ص306،ح503
وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَکَ فى حالِ غِناکَ لِیَجْعَلَ قَضاءَهُ لَکَ فى یَوْمِ عُسْرَتِکَ؛
غنیمت بدان کسى را که در زمان توانگریت از تو قرض بخواهد تا در روز تنگدستى ات (قیامت) بپردازد.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص398 ، از نامه 31
عَنْ عَلىِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ اَخیهِ موسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام قالَ: وَ سَاَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اَعْطى رَجُلاً مِاَئةَ دِرْهَمٍ عَلى اَنْ یُعْطیَهُ خَمْسَةَ دَراهِمَ اَوْ اَقَلَّ اَوْ اَکْثَرَ قالَ: هذَا الرِّبَا الْمَحْضُ؛
على بن جعفر مى گوید: از برادرم امام کاظم علیه السلام در مورد مردى که صد درهم قرض به دیگرى داد به این شرط که پنج درهم یا کمتر یا بیشتر (اضافه)به او بدهد پرسیدم؟ فرمودند: این عمل رباى محض است.
وسائل الشیعه ج 18، ص 359، ح 23847
ثَلاثٌ تـُورِثُ المَحَبَّه: الـدَیـنُ وَ التَّـواضُعُ وَ البَذلُ؛
سه چیز است که محبت آورد: قـرض دادن و فـروتنـى و بخشـش.
تحف العقول ص 316
لا تَرفَعْ حاجَتَکَ إلّا إلى أحَدِ ثَلاثَةٍ: إلى ذی دینٍ أو مُرُوَّةٍ أو حَسَبٍ
جز به نزد یکى از این سه کس حاجت مبر: دیندار یا صاحب مروّت یا داراى اصالت خانوادگى
تحف العقول ص247